آخرین وضعیت جبهه های جنگ حلب
بر اساس گزارش رسانه ها پس از پیشروی های محدود گروههای مسلح در جنوب حلب، نیروی هوایی روسیه و سوریه حملات سنگینی به مواضع این گروهها و مراکز تجمع آنها انجام دادند و دانشکده تسلیحات را با خاک یکسان کرد و تلفات سنگینی به تروریستها وارد کرد.
تروریستها برای اینکه معبر باریکی به سوی شرق حلب بگشایند متحمل بیش از ۵۰۰ کشته و هزاران زخمی شده اند.
این در حالی است که نیروهای کُرد در شیخ مقصود و السکن الشبابی آماده پیکار با تروریستها در حلب می شوند.
در داخل دانشکده های تسلیحات و توپخانه تروریستها متحمل ۴۰۰ کشته شده اند. مناطق تحت تسلط ارتش سوریه در غرب حلب امن است اما تروریستها حملات موشکی به غیرنظامیان در حمدانیه و صلاح الدین می کنند.
در حال حاضر مواضع گروههای مسلح در دانشکده های تسلیحات و توپخانه به شدت زیر آتش قرار دارد و عملا تروریستها قدرت مانور را ندارند و به دنبال یافتن روزنه هستند.
شادی رسانه های حامی تروریستها
رسانه هایی مانند الجزیره و العربیه و دیگر رسانه های وابسته به کشورهای عربی ضد نظام سوریه و نیز برخی رسانه های فرا منطقه ای که گویا فرصت مناسبی برای آنها به وجود آمده است و می کوشند از حداقل ها نهایت استفاده را ببرند اقدام به بمباران خبری کردند و ضمن انتشار تصاویری از مناطقی که گروههای مسلح بر آنها مسلط شده بودند کوشیدند که اوضاع را به گونه ای پیش ببرند که گویا روند به طور کلی به نفع این گروههای مسلح تغییر پیدا کرده است. از سویی این رسانه ها اقدام به انتشار فیلم و تصاویری از شادی مردم در شرق حلب کردند.
این اولین بار نیست که توطئه گران علیه سوریه جنگ رسانه ای به راه می اندازند در طی شش سال گذشته این حملات سنگین رسانه ای ادامه داشته است. اگر اخبار شبکه هایی مانند الجزیره و العربیه را مورد توجه قرار دهیم متوجه می شویم که اکثر اخبار آنها از شکستن محاصره شرق حلب از سوی تروریستها و مبالغه بسیار در این زمینه حکایت دارد.
رسانه های مذکور در واقع می کوشند که کاخ شنی برای خود بسازند و به نوعی سرگرم پیروزی کاغذی باشند. پول فراوانی در اختیار این رسانه ها قرار می گیرد. رسانه ها و شبکه های اجتماعی به مثابه زرادخانه های خطرناک هستند و این نشان از اهمیت سلاح رسانه در جنگ دارد. رسانه ها از این حیث سلاح مرگبار محسوب می شوند که تاثیر زیادی بر افکار عمومی و بالا بردن روحیه دارند.
نکته پایانی
اما نکته ای که درباره نبرد حلب می توان گفت این است که این نبرد قبل از اینکه نظامی باشد هویت منطقه را نشانه گرفته و هدفش رقم زدن آینده چند صد ساله منطقه، از طریق آشوب فراگیر در عرصه میدانی، رسانه ای و جنگ روانی است.
مطابق برآورد مخالفان نظام سوریه، سوریه باید در نیمه دوم سال ۲۰۱۲ تجزیه می شد اما مقاومت روند را تغییر داد و طرحها را بر هم زد. در سالی که قرار بود سوریه تجزیه شود یعنی در سال ۲۰۱۲، گروههای مسلح بر شرق حلب و حومه شمالی و غربی و جنوبی آن مسلط شدند و غرب حلب که تحت کنترل ارتش سوریه بود به محاصره درآمد.
اما ارتش سوریه با گشودن گذرگاهی طولانی از حماه به اثریه و خناصر و حلب توانست تغییرات گسترده ای در عرصه میدانی ایجاد کند و در نهایت مناطق شرقی حلب را پس از تسلط بر جاده کاستیلو و کوی بنی زید در شمال شرق شهر به محاصره درآورد.
اینکه تروریستها تحرکاتی را در برابر ارتش سوریه برای شکست محاصره انجام دهند موضوع عجیبی نبود و قابل پیش بینی بود. در ابتدا این گونه القا می شد که شکستن محاصره مناطق شرقی حلب از داخل این مناطق صورت می گیرد و انفجارهای که مواضع و خطوط دفاعی ارتش سوریه را نشانه رفت با هدف کشاندن نیروهای ارتش سوریه به خطوط تماس در داخل مناطق شرق بود.
در این راستا تلاش هایی نیز برای شکستن محاصره در مزارع ملاح و جاده کاستیلو صورت گرفت تا اینکه یورشی گسترده ای با مشارکت ۹۰۰۰ تروریست که تعداد آنها به ۱۵ هزار نیز رسید آغاز شود آنهم به منطقه ای با عرض ۲۰ کیلومتر.
تروریستها کوشیدند که موجهای متوالی ایجاد کنند و هر موج آن عبارت از خودروهای بمبگذاری شده و به دنبال آن انغماسیون بودند. به دنبال آن موشکباران گسترده ارتش سوریه قبل از خودروها بمبگذاری شده و ورود انغماسیون(در حقیقت همان انتحاری است با این تفاوت که تروریست انغماسی علاوه بر بستن کمربند انفجاری، سلاح به دست میگیرد و پس از پایان یافتن گلولههایش، خود را منفجر میکند) بود. مواد منفجره این موشکها بالغ بر صد کیلو گرم بود. در واقع تروریستها حجم آتش بالایی ایجاد کردند.
هماهنگی بالای تروریستها و شیوه نزدیک شدن آنها به مواضع ارتش سوریه نشان از حمله برنامه ریزی شده از سوی افراد آموزش دیده دارد و اینکه اتاق عملیات اداره کننده حملات به خوبی این تروریستها را هدایت می کند.
نفوذ به مدرسه حکمت و بخشهایی از ۱۰۷۰ و تپه موته و احد و روستای المشرفه به دلیل همین عامل اساسی یعنی اتاق عملیات قوی که تروریستها را هدایت می کرد، بود. در واقع تروریستها پس از تسلط بر مناطق مذکور توانستند از آنها به عنوان سکویی برای یورشهای بعدی به منطقه دانشکده ها استفاده کنند.
اما تاکتیکی که ارتش سوریه در انتخاب خطوط دفاعی جدید اتخاذ کرد سهم زیادی در کاهش یورش و فراهم آوردن دامنه حرکت نیروی هوایی و توپخانه ایجاد کرد زیرا یکی از اهداف تروریستها این بود که با یورش به مواضع خط مقدم ارتش سوریه مانع از فعالیت نیروی هوایی و توپخانه شوند اما با درایت فرماندهان میدانی این حربه ناکام ماند.
بامداد امروز پس از اینکه ارتش مانع از نفوذ تروریستها به دیوارهای دانشکده ها شده بود به ناگاه یورش غافلگیر کننده ای به دانشکده تسلیحات در جنوب غرب حلب شد و برخی از تروریستها به مناطقی از دانشکده توپخانه وارد شدند و در ادامه موفق شدند که معبر باریکی ایجاد کنند.
عملیات با شدت تمام در جریان است و متوقف نشده است. تروریستها به دنبال گشودن محورهای مختلف هستند تا قدرت مانور را از ارتش سوریه بگیرند. هدف آنها قطع خطوط میان ارتش سوریه و همپیمانان آن است. باید نیروهای اضافی به محور درگیری ها اعزام شود. تروریستها به دنبال تحکیم مواضع خود در منطقه دانشکده ها با توجه به اینکه منطقه از ارتفاع بیشتری برخوردار است، هستند.
نیروی هوایی سوریه در حال حاضر به شدت مواضع تروریستها را زیر آتش گرفته است و اجازه تحرک بیشتر را به آنها نمی دهد.
اما با توجه به حجم تحرکات تروریستها می توان رد پای دستگاه های اطلاعاتی آمریکا و برخی کشورهای منطقه را در نبرد حلب مشاهده کرد.
در پایان می توان گفت که با توجه به نزدیک بودن دیدار رجب طیب اردوغان رئیس جمهوری ترکیه با ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه، اوضاع حلب اهمیت بیشتری می یابد.